سرزمین ما ایران، از دیرباز مهد مفاخر ادبی، هنری، علمی و فسلفی بیشماری بوده است و ما ایرانیان به تاریخ غنی خویش همواره بالیدهایم. مجموعه عطر مشاهیر با الهام از زندگی و آثار دوازده تن از مشاهیر ایران در قالب 12 عطر به نام هریک از این مفاخر در سال 1400 به همت شرکت شمیم ریح ایرانیان و آکوا پرفیوم به دست توانای مهندس حسینی از اساتید هنر-صنعت رایحه، طراحی، تولید و به دوست داران عطر، فرهنگ، هنر و ایران عزیزمان تقدیم شد
این مجموعه با تنوع در خانواده انواع رایحه، برای هر نوع سلیقهای عطر مخصوص به خود با ماندگاری و پخش بوی متناسب با آن را دارد. همچنین با طراحی و بسته بندی کاملا ایرانی و اختصاصی شیشه میتوانید با قیمتی بسیار مناسب، براحتی عطر مشاهیر دلخواهتان را همه جا همراه داشته باشید.
جلال الدین خرقه چرمین خود را درآورد و لیمو ترشی را آب گرفت، تنباکو بر آتش نهاد و زیتون بر دهان زیر لب سخن گفت:
سیب بگفت ای ترنج از چه تو رنجیدهای
گفت من از چشم بد مینشوم خودنما
فاخته با کو و کو آمد کان یار کو
کردش اشارت به گل بلبل شیرین نوا
فام سرعطر : ترنج ، لیمو ترش
فام قلب : بادیان ، گل زیتون
فام بن مایه : چرم ، تنباکو ، دانه تونکا
باغ مرکبات و شمعدانی و یاسمن بر لب حوض کاشی، سبد میوه و عطر مشک و چند شاخه رز… آری آغاز دوست داشتن است گر چه پایان راه نا پیداست
فام سرعطر : گریپ فروت ، ترنج
فام قلب : میوه گل ساعت ، به ، هلو
فام بن مایه : مشک ،چرم ، رز ، بنفشه
استاد سخن، ترنج و ترخون
دارچین، هل و زعفران بنوشید
چونان عطر صندل به حرم تنباکو
نفس را بوی خوش چندین نباشد
مگر در جیب دارد ناف آهو
فام سرعطر : ترنج ، ترخون
فام قلب : هل ، دارچین ، زعفران
فام بن مایه : مشک ، خس خس ، تنباکو ، صندل
شاعری تنها نشسته بر تخت چوبی ایوان مشرف به باغ انجیر در خلوت پاییز حزن انگیز میانسالی و فنجان کمر باریکی که در انتظار دم کشیدن چای بر کتری ذغالیست
فام سر عطر : برگ انجیر ، شقایق
فام قلب : نعنا هندی ، کاکائو
فام بن مایه : سدر ، خس خس
محمد که پا به دنیا گشود ترنج و نارنگی به گل نشسته بودند. به وقت گلریزان یاس و شمعدانی عاشق شد. با عطر مشک و کهربا به استادی رسید و استاد محمد زکریای رازی شد
فام سرعطر : ترنج ، نارنگی
فام قلب : یاس ، شمعدانی ، هلو
فام بن مایه : مشک ، کهربا ، نعنا هندی ، وانیل
میوه ها آواز می خواندند. میوه ها در آفتاب آواز می خواندند. بر محیط رونق نارنج ها خط مماسی بود. آری تا شقایق هست زندگی باید کرد. امتحان کن تا بیابی عطر کاشان زاده را
فام سرعطر : نارنگی ، رز ، شقایق
فام قلب : بنفشه ، رز ، یاس
فام بن مایه : وانیل ، مشک ، روایح دودی
حکیم چای هل و دارچین می
نوشد و زیر لب می خواند:
هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
معلوم نشد که در طربخانۀ خاک
نقاش ازل بهر چه آراست مرا
فام سرعطر : اسطوخدوس ، هل
فام قلب : دارچین ، شکوفه پرتقال
فام بن مایه : کهربا ، وانیل ، صندل ، دانه تونکا
چون ز ترنح میشود زلفِ بنفشه پُرشِکَن
وه که دلم چه یاد از آن فلفل و زیره میکند
خوش آیدم گل زنبق که دامن چرم گون
سبد پر از رز و کهربا و زر بگشاد
پ.ن: با اجازه از استاد دست در واژگان بردیم
چو شعر ، عطر یار خوش سخن بگرفت
فام سرعطر : ترنج ، بنفشه ، زیره
فام قلب : رز ، زنبق ، فلفل
فام بن مایه : کهربا ، وانیل ، خس خس ، چرم
هوا گرم بود و باغ، پر بود از عطر سیب و هلو. به صحرا شدیم و مست از بوی یاس و بلوطهای جنگلی همآوا خواندیم:
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم
شب که بر خانه شدیم دستانمان بوی مشک میداد و دهانمان عطر وانیل
فام سرعطر : سیب ، هلو
فام قلب : یاس ، صندل ، بلوط
فام بن مایه : مشک ، وانیل
عطر پروین چو اشعارش به نارنگی و لیمو معنایی تازه می بخشد؛ دختری فرهیخته با صندل چرمی از میان بنفشه ها و بوته های یاس با گیسوی پریشان در نسیم بهاری می خرامد
فام سرعطر : نارنگی ، یاس
فام قلب : بنفشه ، وانیل
فام بن مایه : عنبر ، چرم
حکیم در بساطش مشک بودو سدرو سرو و یاس و رز؛ در دستانش نارنگی و لیمو و پرتقال، برای شفا آمده بود. کافیست در بگشایی و روحت را به میهمانی خنک پاییزی دعوت کنی
فام سرعطر : ترکیبات سبز ، مرکبات
فام قلب : رز ، یاس
فام بن مایه : مشک ، سدر ، سرو